محرم 3

فرا رسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی را بشما دوستان تسلیت می گویم 

سلام  واقعا نمیدانم چی باید بگم  حرفهای گفتنی را همه گفتند من از ایام تاسوعا و عاشورای حسینی خاطرات بسیاری دارم که تقریبا سعی شده در همان سال مطلبشو بگذارم

درمورد امسال هم تا امروز فقط صبح در محل کار زیارت عاشورا برگذار شد که قسمت شد من شرکت کنم تا ببینم روزهای اینده چه خواهد شد فقط امسال در شهر خودمان ماندیدم

درمورد ادامه کتاب منتهی الامال دیروز یک مروری کردم کتاب را مطالب زیاد دارد و منهم خلاصه نگاریم خوب نیست و خودش احتیاج به وبلاگی  مختص به ان دارد انشالله اگر قسمت شد در وبلاگی به این کتاب خواهم پرداخت (آینده)

در اینجا مختصری به مطاب این کتاب(در ادامه مطالب)

 مقصد سوم ورود حضرت امام حسین (ع)به زمین کربلا  خواهم پرداخت

فصل اول :در ورود ان حضرت به سرزمین کربلا

بدان که در روز ورود آن حضرت به کربلا خلاف است و اصح اقوال ان است که ورود ان جناب به کربلا در روز دوم محرم الحرام سال شصت و یکم هجرت بوده و چون به ان زمین رسید ÷رسید که این زمین چه نام دارد ؟ عرض کردند کربلا مینامندش,چون حضرت نام کربلا شنید گفت: اللهم انی اعوذبک من الکرب و البلاء

÷س فرمود که این موضعکرب و بلا و محل محنت و عنا است فرود ائید که اینجا منزل و محل خیام ما است ,و این زمین جای ریختن خون ما است . و در این مکان واقع خواهد شد قبرهای ما,حبر داد جدم رسول خدا (ص)به اینها ÷س در انجا فرود آمدند.

فصل دوم : در وقایع روز تاسوعا و ورود شمر ملعون

چون پنجسنبه نهم محرم الحرام رسید شمرملعون با نامه ابن زیاد لعین در امر قتل امام (ع) به کربلا وارد شد و ان نامه را به ابن سعد نمود ,چون ان ÷لید از مضمون نامه اگه گردید خطاب کرد به شمر و گفت خداوند تورا از ابادانیها دور افکند و زشت کند چیزی را که تو اوردی سوگندبا خدای چنان گمان میکنم که تو بازداشتی ابت الزیاد را از آنچه من بدو نوشتم و فاسد کردی امری را که اصلاح ان را امید داشتم والله حسین ان کس نیست که تسلیم شود و دست بیعت به یزید دهد چه جان ÷درش علی مرتضی در ÷هلوهای او جای دارد شمر گفت اکنون با امر امیر چه خواهی کرد؟ یا فرمان اوب÷ذیر و با دشمن او طریف مبارزت گیر و اگر نه دست از عمل بازدار و امر لشکر را با من گذار ,عمر سعد گفت من اینکار را نجام خواهم داد تو همچنان سرهنگ پیادگان باش و من امیر لشکرم ,این را بگفت و در تهیه قتال با جناب سید الشهدا (ع) شد.

همانطور که میدانید شمر از قبیله بنی کلاب بود و فرزندان ام البنین هم از همین قبیله شمر امان نامه برایشان فرستاد و جناب عباس بن علی (ع) چنین جواب فرمودند

بریده باد دستهای تو و لعنت باد بر امانی که تو از برای ما اوردی ,ای دشمن خدا امر میکنی که مارا از که دست از برادر و مولای خود حسین بن فاطمه (ع) برداریم و سر در طاعت ملعونان و فرزندان ملاعینان در اوریم آیا مارا امام می دهی و از برای پسر رسول خدا (ص)امان نیست؟

ذکر وقایع عاشورا

(چون مطالب زیاد بود فقط به ذکر ان پرداختم)

متنبه شدن حربت یزد و انبابت و رجوع او بسوی ان امام شهید و مبارزات ایان

شهادت وهب علیه رهمه

مبارات نافع بت هلال و شهدت مسلم بن عوسجه

تذکره ابوثمامه نماز را در خدمت امام حسین(ع) و شهادت حبیب بن مظاهر

شهادت سعید بن عبدالله حنفی رحمه الله

شهادت زهیر بت القین رضی الله عنه

مقتل عبدالله و عبد الرحمن غفاریان رحمهمالله

شهادت حنظله بن اسعد شبامی ره

شهادت شوذب و عابس رض اللع عنهماشهادت ابی الشعثا البهدلی الکندی علیه الرحمه

مقتل جمعی از اصحاب حضرا امام حسین (ع)

شهادت جون رضی الله عنه

شهادت جوانی پدر کشته قدس سره

شهادت غلام ترکی

شهدات عمروبن فزظه بن کعب انصاری خزرجی

شهادت سوید بن عمرو بن ابی المطاع الحثعمی ره

شهادت سوید بن عمرو بن ابی المطاع الحثعمی

نظرات 3 + ارسال نظر
تینا پنج‌شنبه 25 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 13:01 http://darone-man.blogsky.com

من کاری به آسمون ندارم. تو واقعا فکر میکنی میتونی به این مردم اعتماد کنی؟ صرف اینکه مردم همزبونت باشن یعنی باید اعتماد کنی بهشون؟ مهم این نیس که چه قومی هستن ایرانین یا خارجی مهم اینه که احساس آرامش کنی توش

سلام من نمیگم کاملا اعتماد دارم ولی اینها از خون و پوست خودم هستند شما فکر میکنی در خارج باشی بیشتر احساس ارامش داری خوب نظرات مختلفه من میگم تو ایران بیتشر دارم

تینا جمعه 26 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:55 http://darone-man.blogsky.com

یعنی این خوبیه ایرانه؟ که قفل و زنجیر کنن طرف نتونه جم بخوره؟ متاسفم واسه طرز فکرت. من هیچ تضمینی نمیدم که تو دنیای خارج تحقیر نیست یا اینکه اونجا بهشته اما حداقل انقدر شعور دارن که دینشونو به زور به خورد مردم ندن و شخصیت رو فقط داشتن حجاب ندونن.
زن همه جای دنیا وسیله ی لهو و لعبه. اونجا یه جور اینجا هم یه جور که کلاه شرعی سرش گذاشتن و بهش میگن "صیغه"

اینجا تقاص حرف از آزادی زدن یا "زندانه" یا برچسب "وطن فروش" بهت خوردن.
متاسفم......

Marjan یکشنبه 28 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 03:34 http://marjaniii.blogsky.com

سلام بهداد جان از اینکه به وبلاگم اومدی و نظرت رو دادی ممنونم .
وبلاگت خیلی عالیه .
موفق باشی .

سلام ممنونچشماتون خوب میبینه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد